متن آهنگ تب سرد همایون نیکخواهی

تو بارون همیشه قدم میزدیم زمین زیر پامون نفس می کشید

از ابر سپید پر از حس شعر صدای خوش خنده شون می شنید

تو قلبم دیگه حس غم جا نداشت تو پر کرده بودی همه قلبمو

ولی روزگارم تورو خط زد و با دستاش نوشت نسخه دردم و

کنارم نبودی غمامو ببینی همه مرگ اون خنده هامو ببینی

کنارم نبودی شدم سردو تنها همه همدمم شد سیاهی شب ها

کنارم نبودی که دردم ببینی تب سرد دستای سردم ببینی

کنارم نبودی که اشکم ببینی به پای دل و حرفم قلبم بشینی

چقدر ساده مردم تو تنهاییام همون لحظه که لمس دستات نبود

چقدر روحمو تو خودم کشتم و یه خط هم از اون شعر چشمات نبود

کی آرامشو جا کنه تو دلم که صدبار از درد تو نشکنم

که روحم دوباره بشه زنده و نشه هر غمت زخم روی تنم

کنارم نبودی غمام و ببینی همه مرگ اون خنده هامو ببینی

کنارم نبودی شدم سردو تنها همه همدمم شد سیاهی شب ها

کنارم نبودی که دردم ببینی تب سرد دستای سردم ببینی

کنارم نبودی که اشکم بینی به پای دل و حرفم قلبم بشینی .

متن آهنگ همایون نیکخواهی


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها